فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Narrator

ˈnæreɪtər / / næˈreɪtər / / nə- nəˈreɪtə

شکل جمع:

narrators

معنی و نمونه‌جمله

noun countable C2

گوینده، راوی، گوینده داستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The narrator of the book Moby Dick is a sailor named Ishmail.

داستان‌گوی کتاب موبیدیک ملوانی به‌ نام اسماعیل است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد narrator

  1. noun storyteller
    Synonyms:
    writer author reporter describer chronicler novelist teller of tales raconteur yarn spinner

ارجاع به لغت narrator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narrator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/narrator

لغات نزدیک narrator

پیشنهاد بهبود معانی