گذشتهی ساده:
neighedشکل سوم:
neighedسومشخص مفرد:
neighsوجه وصفی حال:
neighingشکل جمع:
neighsشیهه کشیدن (مثل اسب)، شیهه اسب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cyrus' horse neighed first.
اسب کورش اول از همه شیهه کشید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «neigh» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neigh