فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Newspaperwoman

معنی‌ها

noun plural

(زن) روزنامه‌نویس، گزارشگر، خبرنگار، نودادنگار

noun plural

(زن) صاحب روزنامه، روزنامه دار، صاحب امتیاز روزنامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد newspaperwoman

  1. noun a journalist employed to provide news stories for newspapers or broadcast media
    Synonyms:
    correspondent journalist newswriter pressman newspaperman

ارجاع به لغت newspaperwoman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «newspaperwoman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/newspaperwoman

لغات نزدیک newspaperwoman

پیشنهاد بهبود معانی