Pressman

ˈpresmæn ˈpresmæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
ماشین چی، متصدی ماشین چاپ، مخبر مطبوعاتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pressman

  1. noun a printer
    Synonyms:
    printer typesetter compositor linotypist
  1. noun a reporter
    Synonyms:
    journalist reporter correspondent newswriter newspaperman newspaperwoman

ارجاع به لغت pressman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pressman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pressman

لغات نزدیک pressman

پیشنهاد بهبود معانی