شکل جمع:
printersکامپیوتر (دستگاه) چاپگر، چاپکننده، پرینتر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
Can I connect my printer to your computer?
آیا میتوانم چاپگرم را به رایانهی شما وصل کنم؟
At his suggestion, I bought the more expensive printer.
به پیشنهاد او، چاپگر گرانتر را خریدم.
ناشر، کارگر چاپخانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Get the copy to the printer.
کپی را به کارگر چاپخانه بدهید.
The printer carefully checked each page before running the final print of the magazine.
ناشر با دقت هر صفحه را قبلاز انجام چاپ نهایی مجله بررسی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «printer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/printer