فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Next-door

ˈnekst ˈdɔr ˌnekst ˈdɔːr ˌnekst ˈdɔː
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun) و قید (Adverb): next door

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B1
    بغلی، کناری، دیواربه‌دیوار، مجاور، پهلویی
    • - He lives in the next-door building.
    • - او در ساختمان کناری زندگی می‌کند.
    • - My next-door neighbor has a beautiful garden that I can see from my window.
    • - همسایه‌ی دیواربه‌دیوار من باغ زیبایی دارد که از پنجره می‌توانم آن را ببینم.
  • adverb
    خانه‌ی بغلی، در همسایگی، خانه‌ی مجاور، خانه‌ی پهلویی، خانه‌ی دیواربه‌دیوار
    • - A Kurdish couple have just moved in next door.
    • - یک زوج کرد به‌تازگی به خانه‌ی دیواربه‌دیوار نقل‌مکان کرده‌اند.
    • - The bakery next door has the most delicious pastries.
    • - نانوایی دیوار به دیوار خوشمزه‌ترین شیرینی‌ها را دارد.
  • noun uncountable informal
    انگلیسی بریتانیایی همسایه (دبواربه‌دیوار)
    • - I borrowed some sugar from my next door.
    • - از همسایه‌ام مقداری شکر قرض گرفتم.
    • - My next door is nice.
    • - همسایه‌ام خوب است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد next-door

  1. adverb At or in or to the adjacent residence
    Synonyms: in the adjacent house, in the adjacent apartment

ارجاع به لغت next-door

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «next-door» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/next-door-2

لغات نزدیک next-door

پیشنهاد بهبود معانی