آخرین به‌روزرسانی:

Next-door

ˈnekst ˈdɔr ˌnekst ˈdɔːr ˌnekst ˈdɔː

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در حالت اسم (Noun) و قید (Adverb): next door

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

بغلی، کناری، دیواربه‌دیوار، مجاور، پهلویی

He lives in the next-door building.

او در ساختمان کناری زندگی می‌کند.

My next-door neighbor has a beautiful garden that I can see from my window.

همسایه‌ی دیواربه‌دیوار من باغ زیبایی دارد که از پنجره می‌توانم آن را ببینم.

adverb

خانه‌ی بغلی، در همسایگی، خانه‌ی مجاور، خانه‌ی پهلویی، خانه‌ی دیواربه‌دیوار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

A Kurdish couple have just moved in next door.

یک زوج کرد به‌تازگی به خانه‌ی دیواربه‌دیوار نقل‌مکان کرده‌اند.

The bakery next door has the most delicious pastries.

نانوایی دیوار به دیوار خوشمزه‌ترین شیرینی‌ها را دارد.

noun uncountable informal

انگلیسی بریتانیایی همسایه (دبواربه‌دیوار)

I borrowed some sugar from my next door.

از همسایه‌ام مقداری شکر قرض گرفتم.

My next door is nice.

همسایه‌ام خوب است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد next-door

  1. adverb at or in or to the adjacent residence
    Synonyms:
    in the adjacent house in the adjacent apartment

ارجاع به لغت next-door

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «next-door» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/next-door-2

لغات نزدیک next-door

پیشنهاد بهبود معانی