فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nocturnal

nɑːkˈtɜrːnl nɒkˈtɜːnl

صفت تفضیلی:

more nocturnal

صفت عالی:

most nocturnal

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

شبانه، مربوط به شب

The nocturnal noises of the city can make it difficult for some people to sleep.

صداهای شبانه‌ی شهر ممکن است خوابیدن را برای برخی افراد سخت کند.

The nocturnal hours are the time when many animals come out to hunt and search for food.

ساعات شب زمانی است که بسیاری از حیوانات برای شکار و جست‌وجوی غذا بیرون می‌آیند.

adjective

شب‌رو، شب‌زی (حیوان)، شب‌رو (گیاه)، شب‌پر، شب‌پرواز (پرنده)، شب‌روی (عادت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Bats are nocturnal creatures that come out to feed and hunt during the night.

خفاش‌ها موجوداتی شب‌زی هستند که در طول شب برای تغذیه و شکار بیرون می‌آیند.

The owl's nocturnal habits allowed it to easily spot its prey in the dark.

عادات شب‌روی جغد به او این امکان را می‌داد تا به‌راحتی طعمه‌ی خود را در تاریکی تشخیص دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nocturnal

  1. adjective happening at night
    Synonyms:
    night nighttime nightly late after dark night-loving

ارجاع به لغت nocturnal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nocturnal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nocturnal

لغات نزدیک nocturnal

پیشنهاد بهبود معانی