آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Nominative

ˈnɑːmənət̬ɪv ˈnɒmənətɪv / / ˈnɒmnə-

معنی nominative | جمله با nominative

noun adjective

(حالت) کنایی، حالت فاعلی، فاعلی، کاندید‌شده، تعیین‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

nominative shares

سهام با نام

nominative case

حالت فاعلی، حالت نهادی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد nominative

  1. adjective named; bearing the name of a specific person
    Synonyms:
  1. adjective appointed by nomination
    Synonyms:
    nominated
  1. noun the category of nouns serving as the grammatical subject of a verb
    Synonyms:
    subject-case nominative-case
    Antonyms:

ارجاع به لغت nominative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nominative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nominative

لغات نزدیک nominative

پیشنهاد بهبود معانی