آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Nosocomial

ˌnɑsəˈkoʊmiəl ˌnɒsəˈkəʊmiəl

معنی nosocomial | جمله با nosocomial

adjective

پزشکی بیمارستانی (مربوط به یا منشاءگرفته از بیمارستان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The patient developed a nosocomial infection after surgery.

بیمار پس از جراحی دچار عفونت بیمارستانی شد.

The nurse took precautions to prevent nosocomial transmission of bacteria.

پرستار اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از انتقال باکتری‌های بیمارستانی را انجام داد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت nosocomial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nosocomial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nosocomial

لغات نزدیک nosocomial

پیشنهاد بهبود معانی