فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Object Lesson

ˈɑːbdʒektˈlesən əbˈdʒektˈlesən

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نمونه‌ی عینی، مثال بارز، نمونه‌ی بارز، آموزه‌ی عینی، درس عینی، نمایش عملی، بازنمود (اصول یا مبانی چیزی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The teacher used an object lesson to explain the concept of gravity by dropping a ball from different heights.

معلم برای توضیح دادن مفهوم جاذبه از نمونه‌ی عینی انداختن توپ از ارتفاع‌های مختلف استفاده کرد.

The speaker at the conference used a powerful object lesson to illustrate the importance of teamwork.

سخنران کنفرانس از یک آموزه‌ی عینی قوی برای نشان دادن اهمیت کار گروهی استفاده کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد object lesson

  1. noun warning example
    Synonyms:
    example proof lesson visible evidence practical demonstration concrete illustration deterrent example

ارجاع به لغت object lesson

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «object lesson» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/object-lesson

لغات نزدیک object lesson

پیشنهاد بهبود معانی