نمونهی عینی، مثال بارز، نمونهی بارز، آموزهی عینی، درس عینی، نمایش عملی، بازنمود (اصول یا مبانی چیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher used an object lesson to explain the concept of gravity by dropping a ball from different heights.
معلم برای توضیح دادن مفهوم جاذبه از نمونهی عینی انداختن توپ از ارتفاعهای مختلف استفاده کرد.
The speaker at the conference used a powerful object lesson to illustrate the importance of teamwork.
سخنران کنفرانس از یک آموزهی عینی قوی برای نشان دادن اهمیت کار گروهی استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «object lesson» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/object-lesson