ورزش مربوط به مسابقات المپیک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She wore an Olympic medal around her neck with pride.
او با افتخار مدال المپیک خود را بر گردن آویخت.
The sport has recently become an Olympic event.
این ورزش بهتازگی به یک رویداد المپیکی تبدیل شده است.
The city is preparing to host the Olympic festivities next year.
این شهر درحال آماده شدن برای میزبانی جشنهای المپیک در سال آینده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Olympic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/olympic