فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Olympics

əˈlɪmpɪks əˈlɪmpɪks

توضیحات:

این لغت به شکل the Olympics نیز نوشته می‌شود.

همچنین می‌توان از Olympic Games به‌جای Olympics استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural

ورزش بازی‌های المپیک، مسابقات المپیک (معتبرترین رویداد ورزشی جهان که هر چهارسال یک‌بار به‌صورت بین‌المللی برگزار می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He watched the opening ceremony of the Olympics with excitement.

او با هیجان مراسم افتتاحیه‌ی المپیک را تماشا کرد.

She dreams of winning a gold medal at the Olympics.

او رؤیای کسب مدال طلای المپیک را در سر می‌پروراند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The Olympics bring together athletes from around the world.

المپیک ورزشکارانی از سراسر جهان را گرد هم می‌آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Olympics

  1. plural noun a set of international sports competitions that happen once every four years
    Synonyms:
    Olympic Games The Olympics

ارجاع به لغت Olympics

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Olympics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/olympics

لغات نزدیک Olympics

پیشنهاد بهبود معانی