فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Ossuary

ˈɑːsjʊəriː ˈɒsjʊərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ظرف مخصوص نگاهداری استخوان‌های مرده، محل امانت‌گذاری استخوان مرده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ossuary

  1. noun urn
    Synonyms: container, receptacle, vault, vessel

ارجاع به لغت ossuary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ossuary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ossuary

لغات نزدیک ossuary

پیشنهاد بهبود معانی