فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Over One's Head

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    1- مشکل، خارج از فهم کسی 2- بدون رعایت سلسله مراتب (به مقامات بالاتر مراجعه کردن)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد over one's head

  1. adjective not understandable
    Synonyms: baffling, bewildering, beyond comprehension, beyond one, complex, complicated, deep, hard to understand, incomprehensible, profound, unfathomable

ارجاع به لغت over one's head

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «over one's head» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/over-ones-head

لغات نزدیک over one's head

پیشنهاد بهبود معانی