درد فروکش میکند، درد کاهش مییابد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After taking the medication, the pain gradually subsided.
پس از مصرف دارو، درد به تدریج فروکش کرد.
Wait for the pain to subside before you start exercising again.
قبل از شروع مجدد ورزش، صبر کنید تا درد کاهش یابد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pain subsides» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pain-subsides