آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ آذر ۱۴۰۳

    Pants

    pænts pænts pænts

    گذشته‌ی ساده:

    panted

    شکل سوم:

    panted

    سوم‌شخص مفرد:

    pantses

    وجه وصفی حال:

    panting

    توضیحات:

    همچنین در معنای اول می‌توان از underpants به‌ جای pants استفاده کرد.

    شکل نوشتاری معنای دوم این لغت در انگلیسی بریتانیایی: trousers

    شکل نوشتاری معنای آخر این لغت در انگلیسی بریتانیایی: trouser

    معنی pants | جمله با pants

    noun plural B1

    انگلیسی بریتانیایی پوشاک زیرشلواری، شورت، عورت‌پوش

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    The baby's pants were covered in food stains.

    شورت کودک پر از لکه‌های غذا بود.

    He forgot to pack an extra pair of pants for the trip.

    او فراموش کرده بود برای سفر یک زیرشلواری اضافه ببندد.

    noun plural A1

    انگلیسی آمریکایی پوشاک شلوار

    pants, شلوار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    I need to iron my pants.

    لازم است شلوارم را اتو بزنم.

    I bought a new pair of pants.

    یک شلوار نو خریدم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    pant legs

    پاچه‌های شلوار

    adjective

    انگلیسی بریتانیایی عامیانه بد، بی‌کیفیت، غیرمفید

    Her pants attempt at fixing the leak only made it worse.

    تلاش غیرمفید او برای رفع نشتی فقط آن را بدتر کرد.

    The pants excuse he gave for being late was obviously a lie.

    بهانه بدی که او برای دیر آمدن آورده بود، دروغی آشکارا بود.

    adjective

    انگلیسی آمریکایی پوشاک مربوط به شلوار

    his pants leg

    پاچه‌ی شلوارش

    The pants zipper kept getting stuck.

    زیپ شلوار مدام گیر می‌کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pants

    1. noun clothing for legs, lower half of body
      Synonyms:
      trousers shorts jeans slacks denims overalls briefs underpants drawers bloomers panties chinos cords corduroys dungarees breeches britches knickers boxer shorts jodhpurs chaps pedal pushers clam diggers blue jeans pantaloons Bermudas

    Idioms

    catch somebody with his pants down

    (عامیانه) کسی را در موقعیت بدی غافلگیر کردن

    to get (or have) hot pants for

    نسبت به کسی میل جنسی شدید داشتن

    by the seat of one's (or the) pants

    (عامیانه) با ابتکار شخصی (نه طبق برنامه یا به کمک دستگاه‌های خودکار)

    wear the pants

    (عامیانه) رئیس خانواده بودن، (در خانواده) تصمیم‌گیری را به‌عهده داشتن

    سوال‌های رایج pants

    معنی pants به فارسی چی میشه؟

    واژه "pants" در زبان انگلیسی به معنای "شلوار" است و یکی از اجزای اصلی لباس‌های روزمره به حساب می‌آید. این واژه به طور خاص به پوشاکی اشاره دارد که از کمر به پایین پوشیده می‌شود و معمولاً دو پای آن جداگانه وجود دارد. "Pants" به طور کلی برای هر نوع شلواری از جمله شلوار جین، شلوار کتان، شلوار پارچه‌ای و غیره استفاده می‌شود.

    تاریخچه

    شلوار به عنوان یک پوشاک از زمان‌های بسیار دور وجود داشته است. باستان‌شناسان شواهدی از استفاده از شلوار در فرهنگ‌های مختلف، از جمله در ایران باستان و چین، پیدا کرده‌اند. در طول تاریخ، شلوارها به تدریج به عنوان یک پوشاک مردانه شناخته می‌شدند، اما با گذشت زمان، زنان نیز شروع به پوشیدن شلوار کردند و این لباس به یکی از اجزای اصلی کمد لباس زنان تبدیل شد.

    انواع شلوار

    شلوارها انواع مختلفی دارند که هر کدام ویژگی‌ها و کاربردهای خاص خود را دارند. برخی از انواع رایج شلوار عبارتند از:

    1. شلوار جین: این نوع شلوار از پارچه جین تهیه می‌شود و به خاطر دوام و راحتی‌اش بسیار محبوب است.

    2. شلوار کتان: از پارچه کتان ساخته شده و معمولاً برای موقعیت‌های غیررسمی و نیمه‌رسمی مناسب است.

    3. شلوار ورزشی: طراحی شده برای فعالیت‌های ورزشی و معمولاً از مواد سبک و تنفس‌پذیر ساخته می‌شود.

    4. شلوار رسمی: این نوع شلوارها معمولاً برای موقعیت‌های رسمی و کاری طراحی شده‌اند و معمولاً از پارچه‌های باکیفیت تهیه می‌شوند.

    نکات جالب

    - تنوع فرهنگی: در فرهنگ‌های مختلف، شلوارها نمادهای متفاوتی دارند. به عنوان مثال، در برخی از فرهنگ‌ها، شلوارهای سنتی مانند "سارونگ" در اندونزی یا "شلوار کردی" در کردستان ایران وجود دارد.

    - مد و فشن: شلوارها بخشی از مد و فشن هستند و هر ساله طراحان لباس مدل‌های جدیدی از شلوار را به بازار عرضه می‌کنند. از شلوارهای گشاد و راسته تا شلوارهای تنگ و فیت، هر کدام به نوعی خود را در دنیای مد معرفی کرده‌اند.

    - فرهنگ لغت: در زبان انگلیسی، "pants" به عنوان یک واژه غیررسمی در آمریکایی‌ها به کار می‌رود، در حالی که در بریتانیا، واژه "trousers" بیشتر استفاده می‌شود. این تفاوت در زبان به نوعی نشان‌دهنده تفاوت‌های فرهنگی نیز هست.

    گذشته‌ی ساده pants چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده pants در زبان انگلیسی panted است.

    شکل سوم pants چی میشه؟

    شکل سوم pants در زبان انگلیسی panted است.

    وجه وصفی حال pants چی میشه؟

    وجه وصفی حال pants در زبان انگلیسی panting است.

    سوم‌شخص مفرد pants چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد pants در زبان انگلیسی pantses است.

    ارجاع به لغت pants

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pants» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pants

    لغات نزدیک pants

    • - pantropical
    • - pantry
    • - pants
    • - pantsuit
    • - panty
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.