با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Paraboloid

pəˈræbʌˌlɔɪd pəˈræbəlɔɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adjective
    سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی به دور خود تشکیل می‌گردد، قطع مخروطی
    • - paraboloidal reflector
    • - بازتابگر سهمی‌وار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت paraboloid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «paraboloid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/paraboloid

لغات نزدیک paraboloid

پیشنهاد بهبود معانی