امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pectoral

ˈpektərəl ˈpektərəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
کالبدشناسی سینه‌ای، صدری، درونی، باطنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a bishop¨s pectoral cross
- چلیپای روی سینه‌ی مهتران
- a pectoral syrup
- شربت سینه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pectoral

  1. adjective Given to emotion
    Synonyms: intimate, inner, subjective
  2. noun Either of two large muscles of the chest
    Synonyms: pectoral muscle, pectoralis, musculus pectoralis, pecs
  3. noun An adornment worn on the chest or breast
    Synonyms: pectoral medallion
  4. adjective Of or relating to the chest or thorax
    Synonyms: thoracic

ارجاع به لغت pectoral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pectoral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pectoral

لغات نزدیک pectoral

پیشنهاد بهبود معانی