با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Petticoat

    ˈpet̬ɪkoʊt ˈpetikəʊt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    زیرپوش زنانه، زیر پیراهنی زنانه، هرچیزی شبیه شلیته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - He was quite in awe of the petticoats in the office.
    - او از زنان اداره خیلی حساب می‌برد.
    - a petticoat government
    - حکومت (یا دولت) زنان
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد petticoat

    1. noun Undergarment worn under a skirt
      Synonyms: underskirt, clothes, half slip, slip, underwear, crinoline, skirt, balmoral, female, feminine, shift, kilt, undercoat, singlet, waistcoat, undervest

    ارجاع به لغت petticoat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «petticoat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petticoat

    لغات نزدیک petticoat

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی