آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pioneering

ˌpaɪəˈnɪr.ɪŋ ˌpaɪəˈnɪə.rɪŋ

معنی pioneering | جمله با pioneering

adjective

پیشگام، پیشتاز، پیشرو، آوانگارد، بنیادین، ابداعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The artist's pioneering style revolutionized contemporary art.

سبک ابداعی این هنرمند، هنر معاصر را متحول کرد.

She was recognized for her pioneering efforts in women's rights.

او به‌دلیل تلاش‌های پیشگام خود در زمینه‌ی حقوق زنان شناخته شد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pioneering

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pioneering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pioneering

لغات نزدیک pioneering

پیشنهاد بهبود معانی