بهطور قابل پیشبینی، همانطور که انتظار میرود/میرفت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The markets have behaved predictably.
بازارها همانطور که انتظار میرفت، رفتار کردهاند.
His reaction was predictably negative.
عکسالعمل او به طور قابل پیشبینی منفی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «predictably» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/predictably