گذشتهی ساده:
prejudgedشکل سوم:
prejudgedسومشخص مفرد:
prejudgesوجه وصفی حال:
prejudgingبدون اندیشه تأیید کردن، بدون رسیدگی قضاوت کردن، پیشداوری کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't prejudge the film before you see it!
قبل از دیدن فیلم پیشداوری نکن!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «prejudge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prejudge