با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Prep

prep prep
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
مدرسه مقدماتی، مسابقه آزمایشی، مدرسه ابتدایی، دبستان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a prep school
- دبیرستان آمادگی (برای دانشگاه)
- He attends night class to prep for medical school.
- کلاس شبانه می‌رود تا خود را برای (کنکور) طب آماده کند.
- Nurses prepped the patient for surgery.
- پرستاران بیمار را برای جراحی آماده کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prep

  1. noun Preparatory school work done outside school (especially at home)
    Synonyms: homework, preparation

ارجاع به لغت prep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prep

لغات نزدیک prep

پیشنهاد بهبود معانی