امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prolate

ˈproʊleɪt ˈprəʊleɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
منبسط، کشیده‌شده، دوک‌وار، دراز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prolate

  1. adjective Having the polar diameter greater than the equatorial diameter
    Synonyms: watermelon-shaped, egg-shaped, elliptic, elliptical, oval, oval-shaped, ovate, oviform, ovoid
    Antonyms: oblate

ارجاع به لغت prolate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prolate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prolate

لغات نزدیک prolate

پیشنهاد بهبود معانی