۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Prurience

ˈprʊərɪəns ˈprʊərɪəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( pruriency ) خارش، حکه، هرزگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prurience

  1. noun sexual hunger
    Synonyms:
    desire lust passion carnality lustfulness eroticism libidinousness lasciviousness itch concupiscence amativeness pruriency erotism lubricity

ارجاع به لغت prurience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prurience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prurience

لغات نزدیک prurience

پیشنهاد بهبود معانی