به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Prurience

ˈprʊərɪəns ˈprʊərɪəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( pruriency ) خارش، حکه، هرزگی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد prurience

  1. noun Sexual hunger
    Synonyms: desire, pruriency, amativeness, concupiscence, eroticism, erotism, itch, libidinousness, lust, lustfulness, lasciviousness, passion, carnality, lubricity

ارجاع به لغت prurience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prurience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prurience

لغات نزدیک prurience

پیشنهاد بهبود معانی