با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Radiotelegraph

reɪdiːoʊˈteləɡræf ˈreɪdɪəʊˈtelɪɡrɑːf
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
( radiotelegraphic ) تلگراف رادیویی کردن، تلگراف بی‌سیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد radiotelegraph

  1. noun Telegraphy that uses transmission by radio rather than by wire
    Synonyms: radiotelegraphy, wireless-telegraphy
  2. noun The use of radio to send telegraphic messages (usually by Morse code)
    Synonyms: radiotelegraphy, wireless telegraph, wireless-telegraphy

ارجاع به لغت radiotelegraph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «radiotelegraph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/radiotelegraph

لغات نزدیک radiotelegraph

پیشنهاد بهبود معانی