آخرین به‌روزرسانی:

Railroading

American: ˈreɪlroʊdɪŋ British: ˈreɪlrəʊdɪŋ

گذشته‌ی ساده:

railroaded

شکل سوم:

railroaded

سوم‌شخص مفرد:

railroads

معنی‌ها

noun

راه‌آهن‌سازی، مدیریت راه‌آهن

noun

شتابکاری، چپاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت railroading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «railroading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/railroading

لغات نزدیک railroading

پیشنهاد بهبود معانی