امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ready-made

ˈredɪmeɪd ˈredɪmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(جامه) بخر و بپوش، پیش‌دوخته، دوخته، حاضر و آماده، بازاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- ready-made overcoats
- پالتوهای پیش‌دوخته
adjective
پیش پا افتاده، عادی
- ready-made opinions
- عقاید مبتذل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ready-made

  1. adjective Prepared
    Synonyms:
    instant prefabricated ready-to-wear off-the-rack store-bought built
  1. adjective Trite
    Synonyms:
    unoriginal commonplace cliched stock
  1. noun A manufactured artifact (as a garment or piece of furniture) that is made in advance and available for purchase
    Antonyms:
    custom-made
  1. adjective Made for purchase and immediate use
    Antonyms:
    custom-made

ارجاع به لغت ready-made

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ready-made» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ready-made

لغات نزدیک ready-made

پیشنهاد بهبود معانی