آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ready-made

ˈredɪmeɪd ˈredɪmeɪd

معنی ready-made | جمله با ready-made

adjective

(جامه) بخر و بپوش، پیش‌دوخته، دوخته، حاضر و آماده، بازاری

ready-made overcoats

پالتوهای پیش‌دوخته

adjective

پیش پا افتاده، عادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ready-made opinions

عقاید مبتذل

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ready-made

  1. adjective prepared
    Synonyms:
    ready-to-wear store-bought instant prefabricated built
  1. adjective trite
    Synonyms:
    commonplace cliched unoriginal stock
  1. noun a manufactured artifact (as a garment or piece of furniture) that is made in advance and available for purchase
    Antonyms:
  1. adjective made for purchase and immediate use
    Antonyms:

ارجاع به لغت ready-made

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ready-made» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ready-made

لغات نزدیک ready-made

پیشنهاد بهبود معانی