با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Reapportion

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • verb - transitive
    دوباره سهمیه یا حصه دادن
  • verb - transitive
    (آمریکا) حوزه‌ی انتخاباتی را بزرگ یا کوچک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد reapportion

  1. verb Allocate, distribute, or apportion anew
    Synonyms: reallocate, redistribute, redistrict, resection, distribute, divide, allot

ارجاع به لغت reapportion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reapportion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/reapportion

لغات نزدیک reapportion

پیشنهاد بهبود معانی