Redeeming

rɪˈdiːmɪŋ rɪˈdiːmɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    redeemed
  • شکل سوم:

    redeemed
  • سوم‌شخص مفرد:

    redeems

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مثبت، درخور اعتنا، مطلوب، خوشایند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She took me to see a really dull film, the only redeeming feature of which was the soundtrack.
- من را برد فیلم خسته‌کننده‌ای ببینیم. تنها نکته درخور اعتنای فیلم موسیقی متن آن بود.
- one redeeming feature
- یک ویژگی مطلوب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد redeeming

  1. adjective offsetting
    Synonyms: compensating, compensatory, extenuating, extenuatory, qualifying, redemptive, saving

ارجاع به لغت redeeming

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «redeeming» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/redeeming

لغات نزدیک redeeming

پیشنهاد بهبود معانی