آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Reflexive

rɪˈfleksɪv rɪˈfleksɪv

معنی reflexive | جمله با reflexive

adjective

دستور زبان انعکاسی (کلماتی که انجام‌دهنده‌ی کار از خود کار تأثیر می‌گیرد)

link-banner

آموزش دستور زبان انگلیسی از مبتدی تا پیشرفته

مشاهده

In reflexive sentences, the subject and object refer to the same entity.

در جملات انعکاسی، فاعل و مفعول به یک چیز اشاره دارند.

Understanding reflexive verbs is essential for mastering the language.

درک فعل‌های انعکاسی برای تسلط بر زبان ضروری است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The reflexive pronoun in the sentence refers back to the subject.

ضمیر انعکاسی در جمله به فاعل آن برمی‌گردد.

adjective

واکنشی، انعکاسی، غیرارادی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

It was a reflexive response; she didn't even think before speaking.

این پاسخی غیرارادی بود; او حتی قبل از صحبت کردن فکر نکرد.

The doctor tested the patient's reflexive movements to check for nerve damage.

پزشک حرکات انعکاسی بیمار را برای بررسی آسیب عصبی آزمایش کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Pulling your hand away from a hot stove is a reflexive behavior.

کشیدن دست از روی اجاق‌گاز داغ، رفتاری انعکاسی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reflexive

  1. noun a personal pronoun compounded with -self to show the agent's action affects the agent
    Synonyms:
    reflexive-pronoun
  1. adjective referring back to itself
    Synonyms:
    self-referent
  1. adjective without volition or conscious control
    Synonyms:
    automatic reflex

ارجاع به لغت reflexive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reflexive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reflexive

لغات نزدیک reflexive

پیشنهاد بهبود معانی