زیستشناسی برگشت غذا به دهان، بالا آوردن، استفراغ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After eating too quickly, he felt an uncomfortable regurgitation rise in his throat.
بعداز اینکه خیلی سریع غذا خورد، احساس ناخوشایند برگشت غذا را در گلویش کرد.
Some birds feed their chicks through the regurgitation of partially digested food.
برخی پرندگان جوجههای خود را با بالا آوردن غذای نیمههضمشده تغذیه میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «regurgitation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regurgitation