دافع، دورکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The garden featured a powerful insect repeller to keep pests away.
این باغ دارای یک دورکنندهی قوی حشرات برای دور نگه داشتن آفات بود.
She used a handheld repeller to deter the approaching mosquitoes.
او از یک دافع دستی برای جلوگیری از نزدیک شدن پشهها استفاده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repeller» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repeller