Resolvable

American: rɪˈzɒlvəbəl British: rɪˈzɒlvəbəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
برطرف کردن یا شدنی، منتفی‌شدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adjective
حل شدنی، واکافتپذیر، تجزیهپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد resolvable

  1. adjective Capable of being solved
    Synonyms: solvable

ارجاع به لغت resolvable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «resolvable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/resolvable

لغات نزدیک resolvable

پیشنهاد بهبود معانی