حلکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The mathematician used a resolvent to solve the complex equation.
ریاضیدان برای حل معادلهی مختلط از حلکننده استفاده کرد.
The detective searched for a resolvent to the puzzling case.
کارآگاه به دنبال حلکنندهای برای این پروندهی گیجکننده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «resolvent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/resolvent