آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳

    Rocker

    ˈrɑːkər ˈrɒkə

    معنی rocker | جمله با rocker

    noun countable

    غلتانک (در پایه‌ی صندلی گهواره‌ای)

    The rocker under the chair had broken.

    غلتانک زیر صندلی شکسته بود.

    The rocker under the rocking chair creaked.

    غلتانک زیر صندلی گهواره‌ای جیرجیر کرد.

    noun countable

    صندلی گهواره‌ای

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He spent the afternoon reading in the rocker.

    بعدازظهر را روی صندلی گهواره‌ای به مطالعه گذراند.

    Grandma fell asleep in the rocker.

    مادربزرگ در صندلی گهواره‌ای خوابش برد.

    noun countable informal

    راکر (نوازنده یا علاقه‌مند یا آهنگ راک)

    The rocker's voice was powerful and captivating.

    صدای راکر قدرتمند و گیرا بود.

    The rocker performed on stage.

    راکر روی صحنه اجرا کرد.

    noun countable

    ورزش کفش یخ‌بازی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ورزش

    مشاهده

    The young skater showed off his skills on the rocker.

    اسکیت‌باز جوان مهارت‌های خود را با کفش یخ‌بازی نشان داد.

    The curved design of the rocker gave her better control while skating.

    طراحی منحنی کفش یخ‌بازی به او کنترل بهتری در هنگام اسکیت می‌داد.

    noun countable

    برق راکر (نوعی کلید)

    The rocker controls the overhead lamp in the room.

    راکر چراغ لامپ بالای اتاق را کنترل می‌کند.

    Please push the rocker on the thermostat to adjust the temperature in the room.

    لطفاً راکر ترموستات را فشار دهید تا دمای اتاق تنظیم شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rocker

    1. noun a trough that can be rocked back and forth; used by gold miners to shake auriferous earth in water in order to separate the gold
      Synonyms:
      cradle chair rocking-chair singer musician
    1. noun a performer or composer or fan of rock music
      Synonyms:
      rock 'n' roll musician

    Idioms

    off one's rocker

    خل‌وچل، دیوانه، ابله، احمق

    ارجاع به لغت rocker

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rocker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rocker

    لغات نزدیک rocker

    • - rockbound
    • - rockefeller
    • - rocker
    • - rocker arm
    • - rocker panel
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    sole gyration required scribbler oleato carrot and stick add fuel to the fire crookery crooked linger chess fiend secondary Seattle seasoning غاز تزویر مضیقه ترغیب کردن مقدونیه مغایرت مقاربت مغایر مقیم مغازله مقاوله نامه مذاکره مذاکره کردن تزکیه ذکاوت
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.