فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Rodeo

ˈroʊdioʊ / / roʊˈdeɪ-oʊ ˈrəʊdiəʊ / / rəʊˈdeɪ-əʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بازارمال فروشان، نمایش سوار‌کاری، سوار‌کاری کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد rodeo

  1. noun
    Synonyms: competition, enclosure, exhibition, festival, roundup

ارجاع به لغت rodeo

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rodeo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rodeo

لغات نزدیک rodeo

پیشنهاد بهبود معانی