آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Runoff

ˈrəˌnɒf ˈrəˌnɒf

معنی runoff

noun

هرزآب، روان آب

noun

(به‌ویژه اگر طرفین مساوی باشند) انتخابات نهایی، مسابقه‌ی نهایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد runoff

  1. noun flowing water
    Synonyms:
    drainage surplus water spring runoff
  1. noun the occurrence of surplus liquid (as water) exceeding the limit or capacity
    Synonyms:
    overflow overspill

ارجاع به لغت runoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «runoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/runoff

لغات نزدیک runoff

پیشنهاد بهبود معانی