امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Sedan

sɪˈdæn sɪˈdæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خودروسواری دارای دو صندلی عقب و جلو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sedan

  1. noun Chair
    Synonyms:
    saddle place carriage
  1. noun Vehicle
    Synonyms:
    saloon car limousine sedan-chair passenger-car touring-car

ارجاع به لغت sedan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sedan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sedan

لغات نزدیک sedan

پیشنهاد بهبود معانی