با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Segmentation

ˌseɡmenˈteɪʃn / / -mən- ˌseɡmenˈteɪʃn / / -mən-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    تقسیم به چند قسمت یا قطعه، قطعه‌قطعه‌سازی
  • noun
    قطعه بندی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد segmentation

  1. noun The act of dividing or partitioning; separation by the creation of a boundary that divides or keeps apart
    Synonyms: cleavage, division, partition, partitioning, sectionalization, sectionalisation

ارجاع به لغت segmentation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «segmentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/segmentation

لغات نزدیک segmentation

پیشنهاد بهبود معانی