خودآموخته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a self-taught painter
نقاش خودآموخته
He was a self-taught programmer, having learned coding languages through online resources and trial-and-error.
او برنامهنویس خودآموختهای بود که زبانهای کدنویسی را از طریق منابع آنلاین و آزمون و خطا آموخته بود.
Despite not having any formal culinary training, she became a successful self-taught chef.
علیرغم نداشتن هیچ آموزش رسمی آشپزی، او به سرآشپز خودآموختهی موفقی تبدیل شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-taught» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-taught