زندگی کسی را شکل دادن، مسیر زندگی کسی را تعیین کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her parents' divorce significantly shaped her life.
طلاق والدینش به طور قابل توجهی زندگی او را شکل داد.
His experiences in the war shaped his life forever.
تجارب او در جنگ، زندگیاش را برای همیشه تعیین کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shape someone’s life» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shape-someones-life