آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Stationmaster

ˈsteɪʃnmæstər ˈsteɪʃnmɑːstə

معنی stationmaster

noun

رئیس ایستگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stationmaster

  1. noun the person in charge of a railway station
    Synonyms:
    station-agent

ارجاع به لغت stationmaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stationmaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stationmaster

لغات نزدیک stationmaster

پیشنهاد بهبود معانی