امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stationmaster

ˈsteɪʃnmæstər ˈsteɪʃnmɑːstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
رئیس ایستگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stationmaster

  1. noun The person in charge of a railway station
    Synonyms:
    station-agent

ارجاع به لغت stationmaster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stationmaster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stationmaster

لغات نزدیک stationmaster

پیشنهاد بهبود معانی