امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Steadier

American: ˈstediər British: ˈstedɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت عالی:

    steadiest

معنی

noun adjective B2
استوارتر، ثابت‌تر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد steadier

  1. adjective Stable, fixed
    Synonyms: stabler
    Antonyms: looser, wobblier, weaker
  2. adjective Firmly settled or positioned
    Synonyms: calmer, cooler, surer, stabler, firmer, sturdier, stronger, faster
  3. adjective Marked by firm determination or resolution; not shakable
    Synonyms: tougher, firmer

ارجاع به لغت steadier

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «steadier» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/steadier

لغات نزدیک steadier

پیشنهاد بهبود معانی