فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Stiff-arm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive verb - transitive

انگلیسی آمریکایی ورزش عقب راندن با دست کشیده به جلو (حریف)

He tried to stiff-arm his opponent.

سعی کرد رقیبش را با دست کشیده به جلو به عقب براند.

The football player stiff-armed the defender.

این بازیکن فوتبال مدافع را با با دست کشیده به جلو عقب راند.

verb - transitive

کم‌محلی کردن، بی‌اعتنایی کردن، ناچیز انگاشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The boss stiff-armed his employees' suggestions and made all the decisions on his own.

رئیس پیشنهادهای کارمندانش را ناچیز انگاشت و همه‌ی تصمیمات را خودش گرفت.

She stiff-armed her former fucker.

به بکن سابقش کم‌محلی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت stiff-arm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stiff-arm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stiff-arm

لغات نزدیک stiff-arm

پیشنهاد بهبود معانی