فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Stumpy

ˈstʌmpi ˈstʌmpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
خپله، کوتاه‌وپهن، پر از کنده درخت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stumpy

  1. adjective short, heavy, and solidly built
    Synonyms:
    short and thick stocky thick heavyset chunky compact squat stubby thickset dumpy blocky squatty stodgy low-set piano-legged

ارجاع به لغت stumpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stumpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stumpy

لغات نزدیک stumpy

پیشنهاد بهبود معانی