Blocky

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(ساختمان) پرشده یا مشخص با قطعات مختلف، قالب‌دار، ساختمان چهارگوش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blocky

  1. adjective Resembling a block in shape
    Synonyms: blockish, squattish
  2. adjective Short, heavy, and solidly built
    Synonyms: chunky, compact, dumpy, heavyset, squat, stocky, stodgy, stubby, stumpy, thick, thickset

ارجاع به لغت blocky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blocky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blocky

لغات نزدیک blocky

پیشنهاد بهبود معانی