فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Subcontinental

ˌsʌb.kənˈtɪn.ə.tl ˌsʌb.kɒn.tɪˈnɛn.təl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

جغرافیا شبه‌قاره‌ای

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The subcontinental climate varies greatly from one region to another.

آب‌وهوای شبه‌قاره‌ای از منطقه‌ای به منطقه‌ی دیگر بسیار متفاوت است.

The subcontinental cuisine is known for its rich flavors and spices.

غذاهای شبه‌قاره‌ای به‌خاطر طعم‌ها و ادویه‌های غنی خود معروف هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت subcontinental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subcontinental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subcontinental

لغات نزدیک subcontinental

پیشنهاد بهبود معانی