قرارداد فرعی بستن، قرارداد یا کنترات دست دوم، مقاطعهکاری فرعی، قرارداد فرعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We have been subcontracted (by the contractor) to install the doors and windows.
مجری قرارداد با ما قرارداد فرعی بسته است که درها و پنجرهها را نصب کنیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «subcontract» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subcontract