فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Subserve

səbˈsɜːrv səbˈsɜːv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
زیر زاوری کردن، به‌درد خوردن، مخدوم بودن، عبید بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد subserve

  1. verb to further
    Synonyms:
    aid support advance

ارجاع به لغت subserve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «subserve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subserve

لغات نزدیک subserve

پیشنهاد بهبود معانی